توکه باشی برای من کافیس

مگر جز نفس چه میخواهم؟؟؟؟؟

 

آرزوی من ماندن اوست

اما خدایا اگر آرزوی او رفتن من است

آرزوی او را براورده کن

من جز آرزوی او آرزویی ندارم

دلشکسته بودم...

کنار پنجره سیگار میکشیدم

خسته بودم...آنقدر خسته

که یادم رفت بعد از آخرین پک

سیگارم را پایین پرت کنم نه خودم را...

تا به حال شده دوست داشتنت رو قورت بدي… ؟!

لبخند بزني…

بي تفاوت باشي…؟

دلتنگي نزاره نفس بکشيو خفت کنه؟؟؟

هي دستت بره سمت گوشي…

برش داري…

نگاهش کني…

پرتش کني…..

شده يک آهنگ برايت بشه روحِ يک لحظه…

بشه خاطره…
و هر چي تکرار بشه ديووووونه ترت کند…؟

شده قسم بخوري ديگر کاري به کارش نداري…

اما يهو در يه لحظه گوشي موبايل رو برداري،

براش اسي بنويسي…

انگشتت بره سمت کلمه send…

منطقت بميره، قلبت تند تند بزنه  و…send کني…؟

شده تمام روز رو تو انتظار يه جواب،بيقرار باشي…

نرسه اين جواب…

آخر گوشي را برداري واينطور بنويسي

:"اشکالي نداره، اگه نميخواي جواب بدي،نده…

فقط ميخواستم بدونم خوبي؟همين…

مواظب خودت باش "شده باز جوابي نيايد…؟
باز بشکني…

هزار بار ديگه هم بشکني اما باز با دست و دلِ شکسته،

دوستش داشته باشي…؟

شده اين همه عاشق باشي…؟

خدايـــــــا...
اهـــــــل معاملـــــــ ـ ـ ـ ـــــه هستي؟
من جهنـــــــمت رانديده با زندگــــ ـ ـ ـ ـيم عوض ميکنم!
تو کــــه زندگــــــي مرا ديده اي...
نتــــرس ضرر نميکــــ ـ ـ ـ ـــني...

 

تو مي توني …

قرار نيست که هميشه من خوش باشم …

ديروز من خوش بودم از اينکه در کنارت بودم …

امروز ديگري خوش است براي با تو بودن …

و فردا يکي ديگر…

از تلاش دست نکش عزيزم که چشم ملتي به توست …

تو مي توني

حرفش را ساده زد من لايق تو نيستم

اما نميدانم خواست لياقتم را به من يادآوري کند

يا خيانت خودش را توجيح!!!

کاش نجابتم را بهانه رفتنت نميکردي که با ديدن

هر هرزه اي به خودم نگويم

اگر مثل او بودم نميرفت

در بين نظرات خوانندگان وبلاگم

يک نفر بي نام و نشان است

که من عجيب اميدوارم

آن يک نفر تو باشي

مخاطب خاص...!!

گفته بودي يا تو يا هيچکس

ولي من چه ساده فراموش کردم که اين روزها

هيچکس هم براي خودش کسي شده

کسي حتي مهمتر از من...

مرا ببخش مادر درد بدنم بهانه بود

کسي رهايم کرده بود

که صداي بلند اشکهايم گريه ات را درآورد

مرا ببخش مادر ...

نه اينکه زانو زده باشم نه دلتگي سنگين است!!

خيلي ها هستند که عطر تورو ميزنن

تيکه کلاماي تو رو دارن

شبيه تو ميخندند

خيليا هستند که شبيه تو لباس ميپوشند

خيليا هستند که...

اينا نميتونه يه اتفاق باشه

اينا...

يه عذابه...

عذابي که داره ذره ذره وجود منو آب ميکنه...

مني که تو رو ندارم

هي باتوام....مخاطب خاص

هميشه منتظر کسي باش

که تو رو با همه ديووووونگيت قبول داشته باشه

و تو رو به همه نشون بده و بگه :

اين ديووووووووونه ، جيگر منه

یکي ازم پرسيد منبع نوشته هات کجاس ؟

فکر مي کني گفتم بي اس ام اس ؟ نه …

گفتم زياد دور نيس … بغضم !

به سلامتي اونايي که خيلي تنهان

نه که نمي تونن با کسي باشن!

فقط دلشون نميخواد با هر کسي باشن

روز قيامت ازم پرسيدند

جوانيت را چگونه گذراندي ؟ !

ندا آمد:

دل شکسته است بگذاريد به بهشت برود

دنيايش خوب جهنمي بود . . .

او تماس گرفت : چرا؟؟؟

مگه من چي کار کردم؟؟

دختر در جوابش : تو ... نه عزيزم تو خيلي پاکي

... ولي من ... تو لياقتت بيشتر از منه

گفت : اين حرفا چيه ؟

تو مي دوني يا من ؟

 من دوست دارم ... به خدا بدون تو مي ميرم

دختر گفت : اين از اون دروغا بودا

 ولم کن ازت خسته شدم ...تو زيادي عاشق

پسر : مگه بده آدم عاشق باشه؟؟

دختر : آره واسه من بده ... عشق دروغه

پسر : نه به خدا من عاشقتم

دختر : ولم کن حوصلتو ندارم

پسر آهي کشيد و گفت نه تو رو خدا نمي خوام از دستت بدم

...صداي قطع شدن مکالمه آمد ...تازه به خانه رسيده بود ...

وارد اتاقش شد و با ديدن عکس او در پشت زمينه ي کامپيوترش

، اشکش جاري شد آهنگ مورد علاقه ي او را گذاشت تا پخش شود

به وسطاي آهنگ رسيده بود که بغضش ترکيد

بدون شام خوردن به رختخواب رفت ...

و با فکر او به خواب ...ساعت 3:12 بامداد بود ...

از جا پريد ... خواب او را ديده بود ...بلند شد

 و روي تختش نشست به بي معني بودن زندگي بدون او پي برده بود

نمي خواست ديگر با هيچ کسي باشد ...

 پيامکي ارسال کرد  الان که اين پيامک رو مي خوني

جسمم با تو غريبه شده ولي بدون روحم هميشه دوست داره

، ديدار به روز بيداري بدن ها ... دوستت دارم ... باي

به بيرون از اتاقش رفت ...
 
داخل آشپز خانه شد ...

پنجره ي آشپز خانه به اندازه ي او بزرگ بود

داخل کوچه را نگاهي کرد ...

سکوت در کوچه ي ساختمانشان فرياد مي کشيد ...

پنجره را باز کرد ...با باز شدن پنجره ،

 شب به داخل خانه نفوذ کرد ...

پاهايش را از پنجره بيرون گذاشت ...

 و بدنش هنوز لب پنجره بود ...

و وداع کرد ...صدايي سرد از کوچه آمد ...

ساعت 3:34 دقيقه بامداد بود ...

جسمي به پايين افتاده بود ...

نخواست مزاحم کسي بشود براي همين نيمه شب را انتخاب کرد ...

و روحش به آرامش ابدي رسيد و جسمش نسيب خاک شد ...

همانطور که از خاک آمده بود ...

صبح مادرش قبل از اينکه به آشپز خانه برسد

 داخل اتاق پسر شد ...پسر را نيافت ...

ولي گوشي او را در حال زنگ خوردن ديد ...

تماس هايي پشت سر هم و بي وقفه از يک دختر ...

و ده ها پيام يکسان در گوشي ديد که تازه از طرف دختر ارسال شده بودند

:" نه تورو خدا نه ...

 نمي خوام ديگه ازت جدا باشم ....

 فکر کن حرفاي ديشبم فقط يه شوخي بود ...

تورو خدا ازم جدا نشو ....

بخدا منم دوستت دارم "

زمان ارسال پيام ساعت 3:35 دقيقه ي بامداد بود ...

و مادر ... وارد آشپز خانه شد ...

 طبق عادت از پنجره به پايين نگاهي کرد ....

جواب يه حرفايي فقط يه نفس عميقه …

الان چند وقته همه فکر مي کنن مشکل قلبي دارم

كفش هــاي پاشــــنه بلنـــد
بــه کــــــارم نمــــــي آيد
شيـــــــرينيِ بوسـه هايمان
به خم شــــــدن سَرت اســــــت

ميـنويسم

براي تو

ديگران ميآيند و ميخوانند و ميگويند : خوب بود...

اما آنها هرگز نميدانند چه قدر سخت است

مخاطب نوشته هايت نداند که

مخاطب خاص نوشـته هاي توست

گفت دوست دارم هرچی

گشتم مث تو پیدا نکردم

گفتم خوووووب گشتی؟؟

گف آره...

گفتم اگه دوسم داشتی نمیگشتی

خیلی سخته بغض داشته باشی و این بغض

و هیچ آهنگی نشکنه،

جز صدای کسی که دیگه نیست... 

1- متن ها و اس ام اس هاي او

را دوباره و دوباره مي خوانيد.

2- وقتي با او هستيد بسيار آهسته قدم مي زنيد.

3- هرزمان که پيش او هستيد ،

تظاهر به خجالتي بودن مي کنيد.

4- وقتي به او فکر کنيد ، قلبتان تند تر و تند تر مي تپد.

5- زماني که به صدايش گوش مي دهيد ،

بدون دليل لبخند مي زنيد.

6- وقتي او را تماشا مي کنيد ، ديگر قادر به

ديدن اطرافيانتان نيستيد و فقط او را مي بينيد.

7- شروع به گوش دادن آهنگ هاي آرام ميکنيد.

8- او همه فکر شما مي شود.

9- بوي او شما را به وجد مي آورد.

10- متوجه مي شويد که زمان فکر کردن به او ،

هميشه با خود لبخند ميزنيد.

11- حاضريد هر کاري برايش انجام دهيد.

12- هنگام خواندن اين متن همواره

فقط يک نفر در ذهن شماس

عاشقي حالا؟؟؟

اشتباه تلخ...

نوشت:سلام نفسم...

درحاليکه تازه بهم شب بخير گفته بود!!!

چه اشتباه تلخي

لياقت مي خواهد...


لياقت مي خواهد بودن در گريه هاي شبانه ي دختري که

 
 وجودت را عاشقانه مي ستايد...

 

تعجّب نکن!!!

 

در بي لياقتيِ تو شکي نيست!!!

 
اينجا، بودنت در ميانِ بغض هاي شبانه ام خريت من است

 
 نه لياقتِ تو...

چرا هميشه به سلامتي پسرا؟؟؟

اين دفعه لعنت به پسري که دل ميبره

ولي راحت خوردش ميکنه

لعنت به پسري که زياد حرف ميزنه اما عمل نميکنه

لعنت به پسري که هوس ميخواد نه نفس

لعنت به پسري که تن ميخواد به جاي دل

لعنت به پسري که قول ميده اما پاش نميمونه

لعنت به پسري که عشق رو با اندازه دورکمر ميسنجه

لعنت به پسري که بازي با احساسات

دخترها براش بهترين سرگرميه

لعنت به پسري که هوسش براش تصميم ميگيره نه عقلش

لعنت به پسري که به غرور شکسته دخترها ميخنده

لعنت به پسري که از کلمه استفاده فقط 

سواستفادشو يادگرفته....

 

از يک عاشقِ شکست

خورده پرسيدم                              

بزرگ ترين اشتباه؟؟                                          

گفت: عاشق شدن...                                            

گفتم: بزرگ ترين شکست؟                                           

گفت: شکستِ عشق...

گفتم: بزرگ ترين درد؟؟

گفت: از چشمِ معشوق افتادن...

گفتم: بزرگ ترين غصه؟؟

گفت: يک روز چشم هاي

معشوق رو نديدن...

گفتم: بزرگ ترين ماتم؟

گفت: در عزاي معشوق نشستن...

گفتم: قشنگ ترين عشق؟؟؟

گفت: شيرين و فرهاد...

گفتم: زيباترين لحظه؟

گفت: در کنارِ معشوق بودن...

گفتم: بزرگ ترين رويا؟؟

گفت: به معشوق رسيدن...

پرسيدم: بزرگ ترين آرزوت؟؟؟

اشک توي چشماش حلقه زد و با نگاهي سرد گفت:

مرگ

 

چقدر سخته به همه لبخند بزني

و توي دلت يه دنيا غم باشه


چقدر سخته به اندازه بزرگي خود

خدا دلت بخواد فرياد بزني،


ولي هيچ جايي نباشه که بشه اين کار رو کرد


چقدر سخته وقتي همه ميخندن،

ناگهان با يه جمله دلت بگيره

و آروم آروم تو دلت اشک بريزي و بشکني...


چقدر سخته موضوعي که دلت

رو به آتيش ميکشه رو بشنوي


و مجبور بشي بالاجبار لبخند بزني و بگي مهم نيست...


چقدر سخته اين همه آدم اطرافت باشن

ولي دلت فقط و فقط عشقشو بخواد...


چقدر سخته عاشق يکي باشي در حد مرگ،

اما مجبور بشي دوريش رو تحمل کني...

چقدر سخته...

تا حالا شده دلتنگ صداي

کسي باشي چون نميتوني

 با شماره خودت بهش زنگ بزني

 

با شماره ناشناس بهش زنگ بزنیو

فقط الو گفتنشوگوش بدي؟؟



 

به سلامتي دختراي پاک و ساده

به سلامتي دختري که اين حرفو به پسره گفت: هه!!!

پسر خوب داداش من يه لحظه به حرفام گوش کن من يه

دخترم از نظر تو

ضعيفم ولي... با همين ضعيف بودنم

 توانايي نابود کردنت رو

دارم پس...

باهام در نيوفت وقتي بهم ميگي چقدر

 بد تيپي تيپت سادست

از تيپت

خوشم نمياد به اين توجه کن که

 من چرا بايد تيپ بزنم واسه

کي؟؟؟ واسه

تو؟؟ واسه امثال تو؟؟؟

که چي بشه؟؟؟

که بگي اووووف؟

چه شاخي بود؟

چه دافي بود؟

نه داداش اشتباه گرفتي

من تيپم سادست

نه اينکه نتونم تيپ بزنماااا!!!!!! نه !!!

ارزش من بالا تر از اينکه تو

 بخواي به چشم بد بهم نگاه کني

فکر کردي ساپورت پا کردن سخته

فکر کردي مانتو جلو باز يا مانتو تنگ پوشيدن سخته

نه والا اسونه اسونه ولي...

من ارزشم بالاتر از اونکه

خودمو انقدر اسون به حراج بزارم

پس حرف دهنتو بفهم!!!

خب؟؟؟؟؟؟

سلامتي تمام دختراي پاک و ساده

تنهايي يعني..

 اين همه آغوش برات بازه اما تو همونو ميخواي که کنارت نيست...   

  تنهايي يعني... ببيني گوشيت از خودت ساکت تره... 

 

تنهايي يعني.... خيلي وقته دستام با ليوان چايي گرم ميشه....

  تنهايي يعني...  کلي جمله ي قشنگ تو گوشيت داري

ولي کسيو نداري که واسش بفرستي....

  تنهايي يعني...

يه بار دختري حين صحبت با پسري

که عاشقش بودازشپرسید

چرا دوسم داري؟؟؟چرا عاشقمي؟!؟

-دليلشو نميدونم اما واقعا دوست دارم

-تو هيچ دليليو نميتوني عنوان کني پ

 چطوري دوسم داري؟؟

چطور ميتوني بگي عاشقمي؟

-من جدا دليلشو نميدونم اما ميتونم بهت ثابت کنم

-ثابت کني؟؟ نه! من ميخوام دليلشو بگي

باشه!!ميگم چون تو خوشگلي

صدات گرمو خواستنیه

 هميشه بهم اهميت ميدي

دوس داشتني هستي بخاطر لبخندت...

دختر از جواباي پسر خيلي راضي وقانع شد

متاسفانه چن روز بعد دختر تصادف بدي

 کردو تو کما رفت

پسر نامه اي رو کنارش گذاش با اين مضمون:

-عزيزم گفتم بخاطر صداي گرمت عاشقتم اما حالا

 
که نميتوني حرف بزني ميتوني؟؟؟

نه پ ديگه نميتونم عاشقت بمونم

گفتم واسه لبخندات برا حرکاتت عاشقتم

اما حالا نه ميتوني بخندي نه حرکت کني

پ منم نميتونم عاشقت باشم

اگه عشق هميشه يه دليل ميخواد مثل همين

الان پ ديگه براي من دليلي واسه

عاشق بودن تو وجود نداره

عشق دليل ميخواد ؟؟ نه!! معلومه که نه

پ من هنوزم عاشقتم

عشق واقعي هيچوقت نميميره

پ دوست دارم عشقم بدون دليل

درد دارد

وقتي ميرود

وهمه ميگويند دوست نداشت

و تو نميتواني به همه ثابت کني

که هر شب با عاشقانه هايش خوابت ميکرد

درد دارد!!

دلتنگی ینی اینکه دیقه به دیقه گوشیتو چک کنی

بعد وانمود کنی داری ساعت گوشیتو میبینی

صدای نفسهایت در آغوش او از این دور هم آزارم میدهد

چرا ساکت نمیشوی؟؟؟؟؟

لعنتی آرامتر نفس نفس بزن...

نمیدانم خیانت است یا عدالت؟؟؟

که وقتی نوش دوست دارم برای دو نفر فرستاد.

سلامتی سرباز بی ملاقاتی

سلامتی بی خبریاشون از خیلی جاها

سلامتی اون سربازی که رفت سربازیو

عشقشم رف با یکی دیگه

سلامتی سر بازی که 55 دیقه ایستاده تا 5 دیقه

صدای عشقشو بشنوه ولی چیزی نشنید جز

((مشترک مورد نظر در حال مکالمه است.....))

کاش همیشه کودک بودیم

تا جای دلهایمان سر زانوهامون زخم میشد....